تنگ کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت کردن، سفت کردن بستن، محکم کردن، چفت کردن در قوطی را گذاشتن، گذاشتن
تنوعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ، چندگونگی، گوناگونی، تعدد، اختلاف، واریته، تغییر پذیری، چندتایی، چندگانگی رنگارنگی، ناهمگنی تفاوت، اختلاف، دگرگونگی، پراکندگی، تفرق، تشتت، تفرقه، تش
تنومندفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت د، برومند، یل، بزنبهادر، استخواندار، بایالوکوپال، زبروزرنگ، فعال، دارای فعالیت عضلانی، هیکلی، عظیمالجثه، چاق بلندبالا، قدبلند ◄ بلند
تندی [محرکها]فرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ها]، بُرّندگی، گزندگی، زنندگی، سختی، شدت، نفوذ، نافذ بودن، نیشداری
تنظیمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم نظیم، ساماندهی، آرایش، تعدیل، انتظام، ترتیب آرایش، صفآرایی، استقرار گردآوری، تدوین، اجتماع، سازماندهی، تجدید سازمان، بهبود تمرکز، اداره، مدیریت بر