آدم دیندارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب دیندار، مؤمن، بنیادگرا آتشپرست، آدم بتپرست، شخص لامذهب اهل کتاب، مؤمنین مسلمان، شیعه، سُنّی، معتزلی، وهابی، محمدی، علوی، علیاللهی، مالکی، اخباری،
بیثباتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر متزلزل، لرزان، لق، متناوب، نامنظم، غیرقابلپیشبینی، بدون تعادل بیقرار، بیآرام، ناراحت، بیریشه، آواره، دربهدر، ولگرد، خانهبهدوش، سرگردان توفا
خوددارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام معتدل، خجالتی، شرمگین، منظم، مقیّد ریاضتکش، پرهیزگار، ممسک اجتنابکننده، فراری
تعدیلکنندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت یلکننده، معتدلکننده میانجی التیامبخش، تسکیندهنده مهارکننده، افسار، کمند
ملایمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ملایم، معتدل، متعادل، منعطف معقول، بههنجار، میانهرو تهییجناپذیر، صبور، موقر، ساکت معدل، تعدیلکننده