ترجمه مقاله

معتزل

mo'tazel

عزلت‌گزین؛ کناره‌گیر؛ گوشه‌نشین.

زاویهنشین، عزلتگزین، گوشهگیر، گوشهنشین، معتکف

ترجمه مقاله