معافیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات یت، بخشودگی، عدم تعهد، معذوریت، مصونیت، کاپیتولاسیون، اجازه، بهانه، تبرئه امان، زنهار، زینهار خدمات رایگان
عاصی بودنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ل] عاصی بودن، انطباق نیافتن قادر بهانطباق باشرایط نبودن، تواناییانطباق بامحیط را نداشتن، همرنگ جماعت نشدن پیروی نکردن، دنبالهروی نکردن، عصیان کردن،
عاصیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم اغی، یاغی، مخالف، فرد مخالف، فرقهگرا یلخی، عضوحزب باد ناجور، اوباش، متخلف مجنون، آدم شیفته آدم تنها، رانده
انگیزهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام معانیمختلف برای انگیزه}، محرک، سبب حرکت، موجب، مشوق، وسيله، مسبب، کشش، عامل، باعث، منشأ، علت، تحریک موجبات مادی حرکت ◄ موجب▼ {نیروی(روان
همراهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عدد همراه، باهم، ملازم، پیوسته، بایکدیگر مصادف، قرین، معاصر، فعلی، هماهنگ، همزمان، اتفاقی همنشین، محشور، مصاحب، معاشر، مونس، همدم، مهربان همسفر پهلونشین،
زمان حالفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان زمان حال، حال، اکنون، زمان حاضر قرن بیست و یکم، قرن معاصر (حاضر) امروزی بودن، تجدد افراد معاصر، معاصرین امروز، امشب، امسال، الآن▼
فعلیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: زمان لی، جاری، کنونی، موجود، معاصر، امروزی، متجدد حاضر حاکم، غالب، نافذ، فراگیر، درگردش رایج، شایع، متداول، مُد روز، مرسوم ساری، حی و حاضر، درجریان متأخر