طرفِ راستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد طرفِ راست، یمین، دستِ راست، نیمکرۀ راست راستدستی، راستدست بودن راستگرایی مهارت
طرفِ صحبتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه حبت، مصاحبهکننده(شونده)، مصاحبهگر، بازپرس، خوانده وراج
طرفدارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات دار، هواخواه، پوزشخواه، حافظ، حامی، پشتیبان، پشت، پناه، پشت و پناه، محافظ، فریادرس، دادرس، نگهدار، پاسدار، ملجأ وکیل مدافع، وکیل دعاوی، شاهد، ن
طرف دعویفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات اصحاب دعوی، متداعیین، متنازع، متداعی، خواهان، خوانده، آدم متهم کننده، دادخواهیکننده ولی ِدَم، معروض، مدعی، مدعیعلیه، متهم خبرچین پا، امضاکنند
رنگفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی گ، رنگ طبیعی، رنگخالص، منشور، طیف، رنگارنگی، نقاشی عکس رنگی علم کروماتیک
رنگینکمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ، چیز رنگین، چیز رنگارنگ، قوس قزح، صدف، طاووس، پر طاووس، طیف، مداد رنگی
تجزیهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت تجزیه، انحلال، جداسازی، عدم اتحاد تفکیک، تخمیر میعان الکترولیز، شیمی عدم تمرکز، پاشیدن، پاشندگی [طیف نوری] تلاشی، ازهمپاشی، فروپاشی، عدم انسجام تحل
روشنیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ناکی، روشنایی، نور، پرتو، شعاع نورانی▼، درخشش، تابش، فروغ▼، نور روز، صبح، آفتاب، ضیا، مهتاب، چراغانی گرگ و میش نور مصنوعی، نور شمع، چراغ، مشعل ت
فروغفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی شفق، طلوع، غروب، تشعشع▼، سرخی، گداختگی، آتش فلورسانس، فسفرسانس نور، تلألو، تابش، آفتابزردی هاله، کورونا شفق قطبی، اُرورا طیف، اسپکتروم، بیناب،