رونوشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، المثنی، لنگه، جفت، رونوشت برابر اصل عکس، فتوکپی، پلیکپی، زیراکس، فاکسیمیل، تصویر پروف چاپ مجدد، چاپ دوم نمونه، مدل، الگو بدل
صفحهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد رق، اسلب، تختال، فویل، کویل رویه، روکش، پوشش، روکار، روپوش لامل، رنده، تراشه، [چیپ]، پوسته، رگه، لا، ورقه، نازکه چیز لایهلایه: ساندویچ، پیاز، حلب،
رونوشتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه ، المثنی، لنگه، جفت، رونوشت برابر اصل عکس، فتوکپی، پلیکپی، زیراکس، فاکسیمیل، تصویر پروف چاپ مجدد، چاپ دوم نمونه، مدل، الگو بدل
نسخهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رابطه نسخه، کپی، فتوکپی، رونوشت▼ تقلید (نسخهبرداری) تشابه نقاشی مجسمهسازی انعکاس نسخۀ بد (بدل)، تجسم غیرواقعی
نوشتهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کار ادبی، آفریده، اثر، کتاب آثار نوشتاری و گفتاری(اسامی عام)▲ نوشتار، دستخط، نامه، کاغذ، دستنویس، پیشنویس، عریضه، مرا
نوشتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه ، مکتوب کردن، نگاشتن، تحریر کردن، قلم زدن، یادداشت کردن، روی کاغذ آوردن، مرقوم کردن، مندرج کردن، ثبتکردن رونوشت برداشت