حکمتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال عمیق، استادی، دانشمندی، تبحر، احاطه، اشراف، تخصص، دانش اکتسابی، مطالعه مطالعۀ بیثمر، زیادهخوانی، خرخوانی ادیب ◄ دانشمند عمق دانش
حکمرانی کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام کمرانی کردن، حکومت کردن، فرمانروایی کردن، سلطنت کردن، اداره کردن، تسلط داشتن
استبدادفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی عام مت مطلق، حکومتظلم، ستمگری، رژیم پلیسی، استالینیسم، توتالیتاریسم، اقتدارگرایی، اولیگارشی، ستمشاهی، سختگیری خفقان، اختناق، انقیاد ظلم،
فرد انقلابیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر لابی، مجاهد، طرفدارانقلاب، قیامکننده، ضد رژیم، مخالف حکومت شورشی، یاغی، آشوبگر، شورشکننده، براندازکننده، خرابکار، ویرانگر، تروریست، آنارشیست مخال
ولایتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت م] ولایت، قیمومت ابوت، پدری، بابایی کفالت، حضانت امامت، هدایت، حکومت الهی