حملهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تک، یورش، هجوم، تاخت، تجاوز، تهاجم، تعدی، تک نفوذی▼، تسخیر، جنگ ضد حمله، فرار [فوتبال] عملیات عزم
حمله کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ه کردن، هجوم بردن (آوردن)، تاختن، یورش بُردن▼، جنگ آغاز کردن، مجروح کردن، تعدی کردن، تلافی کردن پا ازگلیم خود فرا نهادن
اتاق (اطاق)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام طاق)، حجره، غرفه، دفتر، سالن، هال اتاق خواب، حجله، خوابگاه، شبستان کابین، اتاق فرمان، کاکپیت اتاق استراحت اتاق پذیرایی، اتاق نشیمن، میهمانخانه،
عروسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی واج، خواستگاری، بله‌بران (بله‌برون)، نامزدی، بنداندازان، مراسم محضری، عقدکنان، بلهگفتن، روگشایی، زفاف، ماه‌عسل، پاتختی، پاگشا، دست به‌دس
حملهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) تک، یورش، هجوم، تاخت، تجاوز، تهاجم، تعدی، تک نفوذی▼، تسخیر، جنگ ضد حمله، فرار [فوتبال] عملیات عزم
فروشگاهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی مغازه، حجره، دکه، گیشه، بساط دستفروشی، بنگاه، نمایشگاه، بوتیک، آژانس، شعبه، نمایندگی، صرافی سوپر، بقالی، سوپرمارکت، فروشگاه بزرگ، فروشگاه‌ها