بدونمجوزفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات جاز، عدوانی، تأیید نشده، غیر قانونی، غصبی، غصب شده، دزدی، مفروض، اشغالی، اشغالشده، بهزورتصرفشده، تصرفشده، متصرفه، متصرفی
شمشیرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) جر، تیغ، دشنه، قمه، چاقو، چاقوی ضامندار، شوشکه کارد◄ ملاقه ساطور، تبر▲
جایگزین کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تغییر انشین کردن، جازدن، گنجاندن، تعویض کردن، عوض کردن، بهجای دیگری گذاشتن، تبدیل کردن، مبادلهکردن، ردوبدل کردن، تسعیر کردن، معاوضه کردن، تبادل کردن، تج
تغییر عقیدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام ده، انصراف، حرف خودراپس گرفتن، ترک، دبه، جِر، ارتداد، انکار تجدیدنظر، بازنگری فسخ، لغو، عزل صحبت دوپهلو، ایهام هوس عقبنشینی
پسگرفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام رفتن، دست کشیدن، دست ازعقیدۀ خود کشیدن انکارکردن، دبهدرآوردن، جر زدن، لغو کردن، ترک کردن، منحرف شدن