تجهیز نشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی نامجهز، زپرتی، آماده نشده، مبلمان نشده، خلوت، لختوپتی، کمپوشیده، پرپرو، خالی، لخت دستتنها، دستخالی، نامسلح، بدون آمادگیقبلی، صفرکیلومتر،
طبابت کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ت کردن، تجویز کردن، تشخیصدادن نبض گرفتن، درجه گرفتن، فشارخونگرفتن، آمپول زدن، پاشویه کردن
مشورت دادنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه شورت دادن، نظر دادن، توصیهکردن، تجویز کردن، مطرح کردن، اطلاع دادن انگیختن، منصرف کردن، اخطار دادن امرکردن، مصلحت بودن اندرز دادن، سفارش کر
درمانیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی درمانی، نافع، علاجدهنده، شفادهنده کلینیکی، بالینی، تراپیوتیک تجویز شده استعلاجی
اجازهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص اجازه، رخصت، اذن، آزادی تأیید، موافقت دستور، امتیاز، حکم تجویز، پیشنهاد، توصیه ترخیص، مرخصی تحمل اعطای امتیاز، اعطای مجوز، اذن دخول،
مشورتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: عمل داوطلبانه راهنمایی، ارشاد، ارائۀ طریق، توصیه، مصلحت، صلاح مصلحت، انتقاد، انتقاد سازنده، صوابدید، قضاوتصحیح تشخیص تأدیب، تجویز، سفارش، تکلیف، فریضه،