انکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط کار، حاشا، نفی، تکذیب، ردّ، نقض، ابطال سلب مخالفت، نظرمخالف نا-، تحاشی، انتفا تغییر عقیده، اعتراض
انکارکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط انکارکردن، حاشا کردن، نفیکردن، تکذیب کردن، منکِر بودن پس گرفتن
ازکار انداختنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت داختن، ناتوان کردن، بالوپرکسی را شکستن، ازکار انداختن، انداختن، ازپا درآوردن، ترساندن عقیم کردن، اخته کردن، سترون کردن ساقط کردن
آشکارفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط نمایان، اظهرمنالشمس، جلوهگر، بدیهی، باین، بارز، مشهود، مرئی، پیدا، روشن، فاش، مبیّن، مبرهن، بیّن، هویدا، پدید، عیان، پدیدار، مکشوف، محسوس،
انکارکردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط انکارکردن، حاشا کردن، نفیکردن، تکذیب کردن، منکِر بودن پس گرفتن
امتناعفرهنگ فارسی طیفیمقوله: ارادۀ اجتماعی - خاص تناع، استنکاف، اِبا، عدمقبول، عدم انتخاب، ردّ، نفی انکار فقدان عرضه، خودداری از عرضه، عدم عرضه، خودداری رها نکردن، نگهداری عدم رعایت
اثباتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فرآیند استدلال اثبات، استدلال، نشان دادن، تأیید، احراز استناد، مدرک حقیقت انکارناپذیر، حقیقت دلیل، گواه، نشانه، دلالت ایقان، قطعیت رسیدگی، تحقیق، آزمایش
تکذیبشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نتیجۀ استدلال شده، نامقبول، مورد اختلاف، حرام، انکارشده منفی، اعتراضآمیز باورنکردنی