خوارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پست، توسریخور، حقیر، خفیف، دنی، ذلیل، زبون، سرافکنده، سقط، فرومایه، متذلل، محقر ≠ عزیز ۲. بیمقدار، بیارزش، بیقدر ۳. بیمصرف، مهمل
خوار شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ذلیل شدن، بهذلت افتادن، پست شدن، حقیر شدن، احساسحقارت کردن، زبون گشتن ≠ عزیز گشتن، عزیزشدن ۲. بیارزش شدن، بیقدر شدن ۳. بیاهمیت شدن ≠ مهم شدن
پرتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بعید، دنج، دورافتاده، دور ۲. بیمورد، ناآگاه، ناوارد ۳. رها، متروک ۴. چپه، واژگون ۵. بیمعنی، بیمورد، کشکی، لاطائل، مزخرف، مهمل ≠ نزدیک، وارد