منتظرفرهنگ مترادف و متضاد۱. امیدوار، انتظارکش، چشمبهراه، گوشبهزنگ ۲. مترصد، مترقب ۳. متوقع، مراقب، نگران
مرتبفرهنگ مترادف و متضاد۱. آراسته، آماده، بسامان، جور، روبراه، مزین ۲. بانسق، بانظم، بسامان، منتظم، منضبط، منظم ۳. مدون ≠ بیانضباط، غیرمدون، نابسامان، نامرتب