تمرینفرهنگ مترادف و متضاد۱. تکرار، مرور، ممارست ۲. مشق، تکلیف ۳. آشنا کردن، عادتدادن، ورزش ۴. آزمایش، ۵. رزمایش، مانور ۶. ورزش کردن، ورزیدن ۷. نرم کردن
ورزشفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازی، نرمش ۲. تمرین، مشق، ممارست ۳. اسبسواری، بسکتبال، پرش، پیادهروی، دو، شنا، فوتبال، کشتی، والیبال، هندبال
تکرارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بازگویی، تکریر، واگویی ۲. ازسرگیری، اعاده، تجدید، دوبارهکاری ۳. تمرین، مرور، ممارست ۴. بسامد ۵. بازگو کردن، بازگفتن ۶. دوباره انجامدادن، مکرر کردن
حفظفرهنگ مترادف و متضاد۱. صیانت، محارست، محافظت، نگهداری ۲. پشتیبانی، حمایت ۳. ازبر کردن، بهخاطر سپردن ≠ فراموش کردن، ذهول ۴. بر ۵. بهخاطرسپاری ۶. ضبط ۷. پاس ۸. یاد، ذهن، خاطر ۹. حافظ