25 مدخل
خویآور، عرقزا
۱. مرتد، ازدینبرگشته ۲. منحرف
چشمبهراه، درصدد، چشمانتظار، مترصد، مراقب، منتظر، نگرنده
محتمل، شدنی، منتظره ≠ غیرمترقبه
۱. پیشرو، ترقیخواه ۲. توسعهیافته، راقی، راقبه ≠ عقبافتاده، عقبمانده
۱. تیفوس ۲. آتشگیره
۱. جوهر، رب، شیره، عصاره ۲. رمق، نا، تابوتوان ۳. آش، شوربا
عرقزا، معرق
عرقآور، معرق
محرقه
امیدوار، مترقب، متوقع، منتظر، نگران، چشمانتظار
پلکان، مرقات، نردبام