معنی عواید | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

عواید

فرهنگ مترادف و متضاد

درآمدها، عایدیها، فواید، مداخل، منافع

جست‌وجوی مشابه

عایدی

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. دخل، درآمد، مداخل ۲. محصول ۳. سود ۴. رزق

عوایق

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. موانع ۲. آفات، آفتها

عابد

فرهنگ مترادف و متضاد

پارسا، پرستشگر، پرستنده، زاهد، عبادتکار، مترهب، متعبد

عابدانه

فرهنگ مترادف و متضاد

پارسایانه، پرهیزگارانه، زاهدانه، متعبدانه

جست‌وجوی متن

معتقدات

فرهنگ مترادف و متضاد

عقاید، عقیدهها، باورها، باورمندیها ≠ اعمال

سود کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

درآمد داشتن، عایدی داشتن، بهره یافتن، منفعت بردن، نفعبردن

خرج شدن

فرهنگ مترادف و متضاد

هزینه شدن، صرف شدن ≠ عایدی داشتن، درآمد داشتن، دخل داشتن

درآمد

فرهنگ مترادف و متضاد

دخل، رزق، عایدی، مداخل، مدخل ≠ هزینه

تحصیل کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. اکتساب کردن، به دست آوردن، حاصل کردن، کسب کردن ۲. درآوردن، عایدی داشتن، مداخلداشتن، درآمد داشتن ۳. دانش اندوختن، درسخواندن ۴. سواد آموختن، سواددار شدن