معنی طالب | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. جوینده ≠ مطلوب ۲. خواهنده، خواهان، خواستار، مایل ۳. محصل، تلمیذ، طلبه ≠ استاد ۴. سالک ≠ پیر، مرید، مرشد

مایل گشتن، خواستار شدن، خواهان گشتن، طلب کردن

۱. چاپچی، چاپکننده، طبعکننده ۲. مهرزن ۳. خاتم، مهر، انگشتری ۴. سرشت، سجیه، خو

رمال، فالگیر، غیبگو

به پشت خوابیده، به پشتدراز کشیده، ستان، طاقواز ≠ دمر

۱. بدکار، تبهکار، فاسد، مخبط، بدعمل، بدکردار ۲. ولگرد، بیسامان ≠ صالح

۱. خواهانبودن، طالب بودن ۲. راغب بودن، شایق بودن، مشتاق بودن، علاقهمند بودن

۱. خواهانشدن، طالب شدن، خواستار شدن، طالب شدن ۲. شایق شدن، مشتاق شدن، علاقهمند شدن

۱. طلبهها ۲. طالبان، خواهندگان، خواستاران

۱. خطبهخوان، خطیب، سخنران ۲. خواستار، خواستگار، طالب، خواهان

۱. بایع، مشتری ≠ فروشنده ۲. طالب، مشتاق، خواهان، علاقهمند، مشتاق ≠ بیعلاقه، بیزار