27 مدخل
خال، خالو
۱. ثابت، مستقر، مقیم ۲. جسیم، دستوپاگیر، متمکن
دایگی، مامایی
دایگی، قابلگی، قابلهگری، ماماچهگری
پرستاری، تیمار، تیمارداری، خدمت، دایگی، زواری
۱. دایمی، علیالدوام، مداوم ۲. استمرار، تداوم
۱. خال، دایی ≠ عمو، خاله ۲. سورنا