خواهانفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرزومند، مایل، راغب، مشتاق ۲. طالب، خواستار، متقاضی ۳. بیزار، نفور ۴. دوستدار، شیفته، عاشق ۵. مدعی، شاکی ≠ مدعی علیه ۶. خریدار، مشتری
خواباندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواب کردن ۲. خوابانیدن ≠ بیدار کردن ۳. از کار انداختن، تعطیل کردن، راکد کردن ۴. باز داشتن، واداشتن ۵. آرام کردن، فرو نشاندن ۶. از کارانداختن، راکد کردن ۷. بس
تمایل داشتنفرهنگ مترادف و متضادخواهانبودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت داشتن، رغبت نشان دادن، متمایل بودن
خواستارفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواهان، خواهنده، راغب، طالب، متقاضی ۲. مسئلت، مستدعی ۳. خواستگار ≠ گریزان، نفور
مایل بودنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواهانبودن، طالب بودن ۲. راغب بودن، شایق بودن، مشتاق بودن، علاقهمند بودن
مایل شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. خواهانشدن، طالب شدن، خواستار شدن، طالب شدن ۲. شایق شدن، مشتاق شدن، علاقهمند شدن