حیوانفرهنگ مترادف و متضاد۱. جاندار، جانور، ۲. ذیروح ≠ جامد ۳. بهیمه، دد ≠ انسان ۴. ستور ۵. بیشعور، کودن، نفهم ۶. حیات
حیوانیفرهنگ مترادف و متضاد۱. جانوری ۲. بهیمی ≠ انسانی ۳. شهوانی، نفسانی ≠ روحانی ۴. وحشیگری ≠ تمدن، فرهیختگی ۵. غریزی
حیرانفرهنگ مترادف و متضادآسیمه، آسیمهسر، بیقرار، خیره، درمانده، سرگردان، سرگشته، شیفته، فرومانده، گیج، مبهوت، متحیر، مدهوش، مردد، واله، هاجوواج، حیرتزده
حیران شدنفرهنگ مترادف و متضادسرگشتهشدن، متحیر شدن، حیرتزده گشتن، سرگردانشدن، مبهوت گشتن، مات شدن، هاجوواج شدن