معنی تیمن | واژه یاب

جست‌وجوی دقیق

۱. تبرک، خجستگی، فرخندگی، میمنت ≠ گجستگی، نحوست ۲. همایون داشتن، فرخنده شمردن ۳. تبرک جستن

آرزو، استدعا، التماس، تقاضا، خواهش، درخواست، غبطه، نیاز

آرزو کردن، آرزومند بودن، متمنی بودن، التماس کردن، خواهش کردن، درخواست کردن

آرزوها، تمناها، التماسها، آمال، خواهشها، درخواستها، تقاضاها، آرزومندیها

تومان، ده ریال، ده قران

۱. تیمن، خجستگی، شگون، میمنت، خوشیمنی، همایونی ≠ گجستگی، بدیمنی ۲. برکتیابی

تبرک، تیمن، مبارکی، میمنت، یمن ≠ نحوست

آرزوها، تمناها، التماسها، آمال، خواهشها، درخواستها، تقاضاها، آرزومندیها

۱. تومن، ده ریال، دهقران، ده هزار دینار ۲. ده هزار سرباز (امیرتومان= ده هزار سرباز)

خواستار شدن، تمنا کردن، تقاضا کردن، درخواست کردن، خواهش کردن