تحریم کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بایکوت کردن، قدغن کردن، منع کردن، ممنوع کردن ۲. حرام کردن، ناروا دانستن
ترحمفرهنگ مترادف و متضاد۱. بخشایش ۲. دلسوزی، رحم، رقت ۳. شفقت، عطوفت، مهرورزی ۴. بخشودن، بهرحم آمدن، رحم کردن ≠ قساوت
ختمفرهنگ مترادف و متضاد۱. اختتام، انتها، پایان، تکمیل، تمام، فرجام ≠ بدو ۲. مختوم ۳. ترحیم، مراسم یابود، مراسم سوگواری ۴. مهر کردن، مهر نهادن