تجدیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازسرگیری، تازگی، دوبارگی، نوسازی، نوی ۲. نو کردن، از نو ساختن ۳. نمره حد نصاب قبولی نیاوردن
تجریدفرهنگ مترادف و متضاد۱. عزلتگزینی، تنهایی ۲. انتزاع، پیرایش، مجردسازی ۳. مجرد ساختن ۴. تنهایی گزیدن، گوشهگیری کردن ۵. برهنه کردن ≠ تعمیم
تجویزفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجازه، اذن، جواز، رخصت ۲. روایی، ۳. اجازه دادن، جایز شمردن، روا شمردن ≠ تحریم
تعمیمفرهنگ مترادف و متضاد۱. شمول، عمومیت، فراگیر، کلیت تخصیص ≠ تجوید ۲. فراگیر کردن، عمومیت دادن ≠ تخصیص