تباهفرهنگ مترادف و متضاد۱. پایمال، تبه، تلف، خراب، زایل، ضایع، فاسد، هبا، منهدم، نفله، هدر ۲. مضمحل، منکوب ۳. آشفته، پریشان، نابسامان ۴. باطل ۵. نادرست، خطا، ناراست
تابعیتفرهنگ مترادف و متضاد۱. تبعه، قومیت، ملیت ۲. اطاعت، انقیاد، فرمانبرداری، پیروی، تبعیت ≠ سرکشی، نافرمانی
اهلفرهنگ مترادف و متضاد۱. سزا، صلاحیتدار، مطلع، وارد ۲. رام، سزاوار، صالح ۳. اهالی، بومی، تبعه، ساکن ≠ نااهل
تابعفرهنگ مترادف و متضاد۱. رام، فرمانبردار، مطیع، منقاد ≠ سرکش، نافرمان ۲. بسته، پیرو، دنبالهرو، طرفدار، وابسته، هواخواه ≠ پیشوا ۳. تبعه ۴. چاکر ۵. فرعی ۶. تابعه ۷. تابعی ≠ متغیر ۸. مت