بارزفرهنگ مترادف و متضاد۱. آشکار، پیدا، روشن، صریح، مشخص، مشهود، واضح ≠ نامعلوم ۲. برجسته، چشمگیر، مبرز، ممتاز ۳. استثنایی، طراز اول، فوقالعاده
باارزشفرهنگ مترادف و متضاد۱. ارجمند، بااعتبار، بااهمیت ۲. قیمتی، نفیس، ارزشمند، گرانبها ≠ بیارزش ۳. مغتنم، مهم
بارفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاس، دفعه، مرتبه، مرحله، مره، نوبت، وعده، وهله ۲. بر، ثمر، ثمره، حاصل، محصول، میوه ۳. بنه، توشه، حمل، محمول، محموله ۴. شرفیابی ۵. رستوران، کاباره، مشروبفروشی
بار دادنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بر دادن، ثمردادن، میوه دادن ۲. کود دادن ۳. اجازه شرفیابیدادن، اجازه ورود دادن، اذن دخول دادن ≠ باریافتن
مبرهنفرهنگ مترادف و متضادآشکار، بارز، بدیهی، بین، روشن، مدلل، مستدل، مشخص، واضح، هویدا ≠ ناآشکار، نامشخص، نامبرهن
مشهودفرهنگ مترادف و متضادآشکارا، آشکار، بارز، پدیدار، پیدا، جلی، روشن، ظاهر، محسوس، مرئی، معلوم، نمایان، نمودار، واضح، هویدا ≠ ناپیدا، نامشهود
رزینفرهنگ مترادف و متضاد۱. آرام، بارزانت، باوقار، سنگین، متین، موقر، وزین ۲. بردبار، حلیم، شکیبا، صابر، صبور ۳. گرانمایه
پیدافرهنگ مترادف و متضاد۱. آشکار، آشکارا، بارز، پدید، ظاهر، مرئی، مرئی، مشهود، معلوم، نمایان، نمودار، واضح، هویدا ۲. شناخته، متمایز، مشخص ≠ ناپیدا، نهان