آستانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آستان، بارگاه، پیشگاه، جناب، حضرت، درگاه، عتبه، محضر، وصید ۲. آغاز، مقدمه
آسانفرهنگ مترادف و متضاد۱. ساده، سهل ۲. میسر ۳. بیرنج، راحت ≠ بغرنج، دشوار، سخت، شاق، غامض، متعسر، مشکل
آستانهفرهنگ مترادف و متضاد۱. آستان، بارگاه، پیشگاه، جناب، حضرت، درگاه، عتبه، محضر، وصید ۲. آغاز، مقدمه
حکمران، حکمرانفرهنگ مترادف و متضاداستاندار، امیر، حاکم، فرماندار، فرمانروا، والی، حکمروا، حکومتگر، حکمرانی