voucherدیکشنری انگلیسی به فارسیکوپن، سند، گواه، هزینه، سند خرج، مدرک، دستاویز، ضامن، شاهد، تضمین کننده، شهادت دادن
vouchersدیکشنری انگلیسی به فارسیکوپن ها، سند، گواه، هزینه، سند خرج، مدرک، دستاویز، ضامن، شاهد، تضمین کننده، شهادت دادن
پاینداندیکشنری فارسی به انگلیسیindemnity, liable, safeguard, safety, safety net, sponsor, surety, voucher