معنی tv'vn | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی مشابه

tv

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تلویزیون، دور نشان

TV dinner

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شام تلویزیون

TV channel

دیکشنری انگلیسی به فارسی

کانال تلویزیون

tv-antenna

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تلویزیون آنتن

TV station

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ایستگاه تلویزیونی

جست‌وجوی غلط تایپی

فرگرد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chapter, process, revolution

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

فرورد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

manufacture, output, production

فرورد مهار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

quality control

فروردگر

دیکشنری فارسی به انگلیسی

manufacturer, mother, motherly

فروردگری

دیکشنری فارسی به انگلیسی

productivity

فرگردی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

revolutionary

جست‌وجوی متن

خوراک پخته و یخ زده که گرم می کنند

دیکشنری فارسی به انگلیسی

TV dinner

تلویزیون کابلی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cable TV