suspectدیکشنری انگلیسی به فارسیمشکوک، سوء ظن داشتن، ظن کردن، بدگمان شدن از، ظنین بودن از، گمان کردن، شک داشتن، مورد شک
suspectsدیکشنری انگلیسی به فارسیمظنونین، سوء ظن داشتن، ظن کردن، بدگمان شدن از، ظنین بودن از، گمان کردن، شک داشتن