73 مدخل
عقب ماندگی
عقب ماندگی، بتعویق انداختن، تاخیر کردن، کند ساختن
مجدد ازدواج، ازدواج مجدد، تجدید فراش
تنظیم مجدد، بازچیدن، باز اراستن
بازنشستگی
rearrangement
rewardingly
rewarding