guidesدیکشنری انگلیسی به فارسیراهنمایی ها، راهنما، هادی، رهبر، کتاب راهنما، راهنمایی کردن، تعلیم دادن
glidesدیکشنری انگلیسی به فارسیglides، سر، سبک پریدن، سر خوردن، سریدن، اسان رفتن، نرم رفتن، پرواز کردن بدوننیروی موتور
glidesدیکشنری انگلیسی به فارسیglides، سر، سبک پریدن، سر خوردن، سریدن، اسان رفتن، نرم رفتن، پرواز کردن بدوننیروی موتور