giftsدیکشنری انگلیسی به فارسیهدیه، موهبت، کادو، استعداد، بخشش، عطیه، نعمت، عطا، پیشکش، ژنی، ره اورد، هدیه دادن، بخشیدن، پیشکش کردن، دارای استعداد کردن
چکیدهدیکشنری فارسی به انگلیسیabstract, capsule, conspectus, distillate, extract, gist, résumé, summary, synopsis