48 مدخل
تعیین کننده، تعیین شده، محدود، معلوم، مستقر شده، مقرر
سوزش
تعیین کننده، تصمیم گیرنده، جازم
قطعا
تعیین کننده، صفت، اسم اشارهء صفت یا ضمیر اشاره، محدود کننده
determinate
determinate, given, stated
continual, determinate, stable, survival
agreed, accepted, determinate