37 مدخل
انحراف، منحرف کردن، شکستن، منکسر کردن، کج کردن
نقص، ترک کردن، مرتد شدن، معیوب ساختن
لغو انتخاب
شکست دادن، پیروز شدن، مغلوب ساختن، از شکل افتادهگی
تشخیص، یافتن، کشف کردن، پیدا کردن، نمایان ساختن
انحطاط
deflective, diversionary
reflecting telescope
deflection, deviation, driftage, error, perversion, perversity