33 مدخل
استعمارگران، خوش نشین
مستعمره می شود، تشکیل مستعمره دادن، ساکن شدن در، مهاجرت کردن
کولونیست
مستعمره، تشکیل مستعمره دادن، ساکن شدن در، مهاجرت کردن
coronize
colonizer
colonize, settle, transplant, plant
colonize