233 مدخل
سرماخوردگی، سرما، سرما خوردگی، زکام
coeds
کار سرد
سردترین، سرد، خنک
coliseums، سالن بزرگ، استادیوم ورزشی، امفي تئاتر، میدان ورزش
colascione
casualty, casualties, ulcerous, stricken
casualty
fall, wound
gall
hurt, injure, traumatize, wound
coldcock
colossi، غول، غول پیکر، چیز غول پیکر وگنده، غول یا شخص بسیار بلند