classicalدیکشنری انگلیسی به فارسیکلاسیک، باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی، پیرو سبکهای باستانی، مطابق بهترین نمونه
سنتیدیکشنری فارسی به انگلیسیceremonial, classical, conservative, conventional, customary, traditional, traditionally, unwritten