33 مدخل
آشنا می شود، اشنا کردن، اگاه کردن، مسبوق کردن، مطلع کردن
آشنا
آشنایی
آشنایان، اشنایان
آشنایی، اشنا کردن، اگاه کردن، مسبوق کردن، مطلع کردن
acquaint, understand
acquaint, enlighten, familiarize, initiate
acquaint
acquaintance
acquaintance, familiarization, orientation