frettingدیکشنری انگلیسی به فارسیترسناک، جور بجور کردن، گلابتون دوزی کردن، اخم کردن، پوسترا بردن، کج خلقی کردن، ساییده شدن، وهوي هاي کردن، جویدن، رنگ امیزی کردن
purlدیکشنری انگلیسی به فارسیجوراب، کوک برجسته و قلابی، زمزمه آب، صدای شرشر، زری، مشروب مالت، ابجو دارای ادویه معطر، گلابتون، حاشیه، حلقه دود یا بخار، سرمه، فش، حلقه حلقه شدن، مثل فرفره چرخ