736 مدخل
four, quadri-, tetra-
quadrangle, tetragon
quadruplet
quadraphonic
fourfold, quadripartite, quadruple
quarters
چهار در دست، گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
چهار نفره، شعر چهارده وتدی، شعر چهارده هجایی، چهاردهتایی
چهار ساعته معمولی
چهار ساعت شیرین
چهار ضلعی، چهار گوش، مربوط به چهار گوش