معنی پیشگاه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

پیشگاه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

obverse, presence

جست‌وجوی مشابه

پرشگاه اسکی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ski jump

پیشآگاه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

prescient

پیشآگاهی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

dope, premonition, prescience

پیشآگاهی از چیز بد

دیکشنری فارسی به انگلیسی

presentiment

پیشآگاهی دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

forewarn, presage

جست‌وجوی متن

equality before the law

دیکشنری انگلیسی به فارسی

برابری در پیشگاه قانون

prophases

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشگفتار، مرحله اولیه تقسیم سلولی، پیشگاه

proscenium

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پروسنوم، صحنه نمایش، جلو صحنه، پیشگاه، پیش صحنه

presence

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حضور، محضر، مجاورت، پیشگاه، در نظر مجسم کننده، وقوع و تکرار، پیش

presences

دیکشنری انگلیسی به فارسی

موجودات، حضور، محضر، مجاورت، پیشگاه، در نظر مجسم کننده، وقوع و تکرار، پیش