پیشگاهلغتنامه دهخداپیشگاه . (اِ مرکب ) صدر. (دهار) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). صدر مجلس . (غیاث ). صدر بیت . (زمخشری ). بالای مجلس . مقدم البیت ، مقابل درگاه . مقابل آستان . مقابل پایگاه . سدّه . (نصاب ). پیشگه . رجوع به پیشگه شود : بارگاه تو کارگاه وجودپایگاه
پیشگاهفرهنگ فارسی عمید۱. پیشتخت پادشاه.۲. جلو ایوان.۳. آستانه؛ درگاه: ◻︎ فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید / شرمنده رهرویی که عمل بر مجاز کرد (حافظ: ۲۷۴).
پیشگاهفرهنگ فارسی معین(اِمر.) 1 - نزدیک تخت پادشاه ، بالای مجلس . 2 - پادشاه ، افراد محتشم . 3 - تخت ، مسند. 4 - جلو ایوان . 5 - فرشی که پیش در بگسترانند.
سوپ داغhot soupواژههای مصوب فرهنگستانپلاسمایی متشکل از کوارک و گلوئون و فوتون و نوترینو و برخی ذرات دیگر که در آغاز پیدایش در تعادل گرمایی بودهاند
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است
ماست سویاsoy yoghurtواژههای مصوب فرهنگستانفراوردهای با بافت خامهای که از شیر سویا تهیه میشود و جانشینی است برای پنیر خامهای و خامۀ ترش
نوشابۀ سویاsoya beverage/ soybeverageواژههای مصوب فرهنگستاننوشابهای که غالباً از سویا و محصولات آن تهیه میشود
صندلی کودکbaby car seat, child safety seat, infant safety seat,child restraint system, child seat,baby seat, restraining car seat, car seatواژههای مصوب فرهنگستانصندلی ایمنی برای نشستن کودک در خودرو بهمنظور جلوگیری از آسیب رسیدن به او در هنگام تصادف
پیشگاهیلغتنامه دهخداپیشگاهی . (حامص مرکب ) حالت و کیفیت شخص در پیشگاه . جلوس در پیشگاه . پیشگهی . || مقام نخستین . مرتبه ٔ بلند ریاست . شاهی : نخستین کیومرث آمد بشاهی گرفتش در بگیتی پیشگاهی . مسعود مروزی .ترا بر سراندیب شاهی دهم ب
پیشگاه 1apron 1واژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای هموار و وسیع در فرودگاه برای بارگیری و تخلیۀ بار و مسافر و تعمیر و نگهداری هواگَردها و هر کار مجاز دیگری بهجز عملیات پرواز
پیشگاه 2front office 2واژههای مصوب فرهنگستاندفتر اصلی مهمانخانه/ هتل که در آن به امور ذخیره و پذیرش و ترخیص و ارتباطات و تسویهحساب مهمانان رسیدگی میشود
پیشگاه انتظارholding apronواژههای مصوب فرهنگستانمحلی برای توقف هواپیما در پیشگاه، پیش از اجازۀ برخاست
پیشگاهیلغتنامه دهخداپیشگاهی . (حامص مرکب ) حالت و کیفیت شخص در پیشگاه . جلوس در پیشگاه . پیشگهی . || مقام نخستین . مرتبه ٔ بلند ریاست . شاهی : نخستین کیومرث آمد بشاهی گرفتش در بگیتی پیشگاهی . مسعود مروزی .ترا بر سراندیب شاهی دهم ب
پیشگاه 1apron 1واژههای مصوب فرهنگستانمحوطهای هموار و وسیع در فرودگاه برای بارگیری و تخلیۀ بار و مسافر و تعمیر و نگهداری هواگَردها و هر کار مجاز دیگری بهجز عملیات پرواز
پیشگاه 2front office 2واژههای مصوب فرهنگستاندفتر اصلی مهمانخانه/ هتل که در آن به امور ذخیره و پذیرش و ترخیص و ارتباطات و تسویهحساب مهمانان رسیدگی میشود
پیشگاه انتظارholding apronواژههای مصوب فرهنگستانمحلی برای توقف هواپیما در پیشگاه، پیش از اجازۀ برخاست
ظرفیت پیشگاهapron capacityواژههای مصوب فرهنگستانتعداد مشخصی از هواپیماها که در مکانهای مشخصی از پیشگاه جای میگیرند