معنی همپایه | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی دقیق

همپایه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cohort, colleague, compeer

جست‌وجوی هم‌آوا

هم پایه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

co-ordinate, coordinate, equal

جست‌وجوی مشابه

همپایه (دستور زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

co-ordinate, coordinate

ادات همپایه (دستور زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

coordinating conjunction

جمله همپایه (دستور زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

compound sentence

حرف ربط همپایه (دستور زبان)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

coordinating conjunction

همسایه

دیکشنری فارسی به انگلیسی

conterminous, contiguous, neighbor, neighboring

جست‌وجوی متن

synoecete

دیکشنری انگلیسی به فارسی

همسایه

palame

دیکشنری انگلیسی به فارسی

همسایه

coalless

دیکشنری انگلیسی به فارسی

همسایه

coasted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

همسایه، سریدن

hemase

دیکشنری انگلیسی به فارسی

همسایه