18 مدخل
clan, family, race, tribe
tribal
elder
clannish
drunk
قبیله داران، عضو خانواده، عضو قبیله یا طایفه
قبیله، سبط، طایفه، ایل، قبایل، عشیره، تبار، خیل، ابه، حی، خانواده
قبیله ای، هم قبیله، عضو قبیله یا طایفه، ایلیاتی
قبیلهای، ایلی، طایفهای، ایلیاتی، تباری، سبطی
قبیله ای، عضو خانواده، عضو قبیله یا طایفه