224 مدخل
verity
confirm
eleemosynary
alms, charity, handout, largess, largesse, offering
almsgiver
almoner
بدتر می شود، بدتر کردن، بدتر جلوه دادن
خفه شدم
پرستش، محترم، قابل پرستش، شایسته احترام
wergild، خون بها، دیه
worble
صدقه دادن، واکه گذاشتن، حروف صدادار بکار بردن
صدقه دادن
صدقه