235 مدخل
discourse, oration
oratory
discourse, lecture, oration, sermon, speech
criticism
lecture
baccalaureate
خسته کننده
خاموش، در اینده نزدیک، در ان نزدیکی ها، اب ساحلی
بی فایده
اکسفوردیست
مبلمان اداری
خطبه
خطبه، وعظ کردن، موعظه کردن