معنی حفره | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

حفره

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cavity, cell, depression, eye, hollow, pit, socket

جست‌وجوی مشابه

حفره (کالبد شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

bursa

حفره (گیاه شناسی - جانور شناسی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

chamber

حفره ای

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ganglionic

حفره حسی (پزشکی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

modality

حفره حقه ای

دیکشنری فارسی به انگلیسی

acetabulum

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

paviors

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مهماندار

pavier

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آسانسور

pavies

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مهره دار

pavisade

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بهم زدن

povindah

دیکشنری انگلیسی به فارسی

povindah

جست‌وجوی متن

cavated

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حفره

cavitary

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حفره حفره

cavities

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حفره ها، حفره، کاواک، گودال، سوراخ، کرم خوردگی دندان، کاوی

pitted

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حفره دار، چاله چاله

bodily cavity

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حفره بدن