معنی توپ | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

توپ

دیکشنری فارسی به انگلیسی

artillery, ball, bluff , globe, ordnance, sphere

جست‌وجوی مشابه

توپ (جنگ افزار)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

cannon

توپ (یک دسته) (نظامی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

battery

توپ اوت شده

دیکشنری فارسی به انگلیسی

out

توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در ساحل

دیکشنری فارسی به انگلیسی

beach ball

توپ بسکتبال

دیکشنری فارسی به انگلیسی

basketball

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

jemez

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جیمز

jemmily

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بهم زدن

jemadar

دیکشنری انگلیسی به فارسی

jemadar، ستوان، افسر

jemadars

دیکشنری انگلیسی به فارسی

jemadars، ستوان، افسر

jomon

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دامنون

جست‌وجوی متن

balli

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توپ

ball up

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توپ بالا

cricket ball

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توپ کریکت

ball of fire

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توپ از آتش

pool ball

دیکشنری انگلیسی به فارسی

توپ بیلیارد