ترجمه مقاله

توپ

tup

۱. گوی لاستیکی که با آن بازی کنند.
۲. یک بسته پارچه که در کارخانه به میزان معین پیچیده و به آن مارک زده باشند.
۳. (نظامی) از ادوات جنگ با لولۀ بزرگ و دراز برای تیراندازی به مسافت‌های دور: توپ صحرایی، توپ کوهستانی، توپ قلعه‌گیری، توپ ساحلی، توپ دریایی، توپ هواپیمازنی.
⟨ توپ‌ زدن: (مصدر متعدی) [قدیمی] بدون داشتن ورق خوب روی دست حریف زدن و مبلغ را زیاد کردن که حریف جا بزند.

۱. گوی لاستیکی
۲. گلوله
۳. آتشبار، سلاح جنگی، جنگافزار سنگین ودور برد
۴. طاقه
۵. تشر، معاتبه

ترجمه مقاله