spoilsدیکشنری انگلیسی به فارسیخرابکاری، غنیمت، تاراج، فساد، یغما، تباهی، سودباداورده، از بین بردن، خراب کردن، ضایع کردن، پوسیده شدن، فاسد شدن، ناگوار کردن، فاسد کردن، لوس کردن، رو دادن، خسار